منطق فلسفی
فاطمه سادات نبوی؛ حسین کامکار؛ زینت آیتاللهی؛ علیرضا شهبازی
چکیده
در فرایند نمادینسازی استدلالهای فقهی با ادلهای مواجهیم که به لحاظ حجیت و اعتبار در مراتب گوناگونی قرار دارند. دو دسته مهم از این دلایل امارات و اصول عملیه هستند، که در نهاد شریعت حجت به شمار میروند و دارای اعتبارند. این دو دسته دلیل، هرچند هر دو دلیل شرعی به شمار میروند و میتوانند مقدمه استنباط احکام توصیفی و یا تکلیفی درون ...
بیشتر
در فرایند نمادینسازی استدلالهای فقهی با ادلهای مواجهیم که به لحاظ حجیت و اعتبار در مراتب گوناگونی قرار دارند. دو دسته مهم از این دلایل امارات و اصول عملیه هستند، که در نهاد شریعت حجت به شمار میروند و دارای اعتبارند. این دو دسته دلیل، هرچند هر دو دلیل شرعی به شمار میروند و میتوانند مقدمه استنباط احکام توصیفی و یا تکلیفی درون شریعت باشند (میتوانند لوازم شرعی را نتیجه دهند)، اما از حیث قابلیت استنتاج لوازم عقلی با یکدیگر متمایزند. به عبارت دیگر، اگر یک دلیل از دسته امارات را معتبر بدانیم، تمام نتایج علی و منطقی آن نیز برای ما معتبر خواهد بود، اما اگر در شرایطی، یک اصل عملی برای ما دارای حجیت و اعتبار باشد، لزوماً نتایج علی و منطقی آن معتبر نخواهند بود.در این مقاله با استفاده از منطقهای Count As(منطقهای مربوط به نهادها) و بر اساس منطقهای غیریکنوا و همچنین با بهره جستن از زبان منطق توجیه، یک دستگاه اصل موضوعی منطقی برای امارات و اصول عملیه ارائه میشود که میتواند مهمترین ویژگیهای منطقیِ آنها را بازنمایی کند، از جمله اینکه بین لوازم عقلی و لوازم شرعی تفکیک قائل بشود و به عبارت اصولِفقهی، مثبتات اصول عملیه را فاقد حجیت بداند، در عین اینکه مثبتات امارات را حجت بداند.
فاطمه سادات نبوی
چکیده
در دهه های اخیر، صوری سازی با استفاده از ساختارهای ریاضی، در بسیاری از مباحث که ماهیت منطقی دارند، گسترش یافته است. اصول فقه یکی از این حیطه هاست که ماهیت منطقی دارد و در حقیقت همان منطق حاکم بر استدلال فقهی می باشد. طراحی یک ساختار به سبک منطق ریاضی برای اصول فقه، هم به لحاظ فراهم آوردن ابزاری کارامد برای نشان دادن تمایز ها در روش ...
بیشتر
در دهه های اخیر، صوری سازی با استفاده از ساختارهای ریاضی، در بسیاری از مباحث که ماهیت منطقی دارند، گسترش یافته است. اصول فقه یکی از این حیطه هاست که ماهیت منطقی دارد و در حقیقت همان منطق حاکم بر استدلال فقهی می باشد. طراحی یک ساختار به سبک منطق ریاضی برای اصول فقه، هم به لحاظ فراهم آوردن ابزاری کارامد برای نشان دادن تمایز ها در روش های گوناگون استدلال فقهی، و هم به لحاظ استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت ابزار کمکی در فرایند استنباط فقهی، می تواند مفید واقع شود. در این مقاله پس از معرفی اجمالی رویکرد ریاضی به منطق و بیان مختصری در تعریف اصول فقه، منطق صوری اصول فقه را در قلمرو منطق ریاضی جستجو می کنیم. منطق تکلیف استاندارد و منطق تکلیف دینامیکی را به عنوان نزدیکترین ساختار های ریاضی موجود، به ساختار مورد نظر ما، به اجمال معرفی کرده، پس از بررسی معانی مختلف «واجب» در نوشتارگان اصول فقه، رویکرد فعل محور را برای تبیین مفهوم واجب بر می گزینیم، زبان صوری منطق فقه را مبتنی بر منطق دینامیکی طراحی می کنیم و در انتها نمونه هایی از قواعد فقهی را در این زبان صوری سازی می نماییم.